گفتمش:
دل می خری؟!
پرسید:
چند؟!
گفتمش:
دل مال تو،تنها بخند.
خنده کرد و دل ز دستانم ربود
تا به خود باز آمدم او رفته بود
دل زدستش روی خاک افتاده بود
جای پایش روی دل جامانده بود.
نظرات شما عزیزان:
زندگی عشقی
|
|
|
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |